loading...
.::TBOOKS::.
مهرداد دیندار بازدید : 72 چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


یکی را دوست می دارم
ولی افسوس ، او هرگز نمی داند .
نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که
او را دوست می دارم ،
ولی افسوس
او هرگز نگاهم را نمی خواند .
به برگ گل نوشتم من که
او را دوست می دارم ،
ولی افسوس
او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند .
به مهتاب گفتم : ای مهتاب
سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو که
او را دوست می دارم ،
ولی افسوس
یکی ابر سیه آمد ، ز ره روی ماه تابان را بپوشانید .
صبا را دیدم و گفتم : صبا دستم به دامانت ،
بگو از من به دلدارم که
او را دوست می دارم ،
ولی افسوس
ز ابر تیره ، برقی جست و قاصد را میان ره بسوزانید .
کنون وامانده از هرجا دگر با خود کنم نجوا ،
یکی را دوست می دارم ،
ولی افسوس
او هرگز نمی داند
(T)
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما چه نوع کتاب هایی در سایت قرار گیرد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 192
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 96
  • بازدید ماه : 646
  • بازدید سال : 8,190
  • بازدید کلی : 63,512
  • کدهای اختصاصی
    این صفحه را به اشتراک بگذارید
    « ارسال برای دوستان »
    نام شما :
    ایمیل شما :
    نام دوست شما:
    ایمیل دوست شما:

    Powered by ParsTools